صداي پنج گنج جنوب، نجات هليل، احياي جازموريان

ي فقط بالا رفتن از ديوار مردم نيست
 وقتي پزشکي براي نفع رساندن به همکار و رفيق راديولوژيست خود، بيمار بي خبر از همه جا را به او حواله ميکنداين ي است
 وقتي راننده تاکسي مسافر شهرستاني ناآشنا را در شهر دور خودش مي چرخاند و دو برابر کرايه ميگيرداين ي است
 وقتي تعميرکار ماشين با دست هاي چرب و چيليه و درحاليکه عرق پيشاني اش را پاک ميکند، براي تعويض يک پيچ از شما دويست هزارتومان ميگيرد شما نميدانيد و تشکر هم ميکنيد، ولي خودش ميداندحق العمل اش پنج هزار تومان استاين ي است.
 وقتي کارمند مملکت به جاي کار ميگويد سيستم قطعه و فيلم دانلود ميکند مي بيند اين ي است
 ي فقط جيب بري توي اتوبوس نيستکارمندي که چند درصد بيشتر از فاکتور براي محل کارش درخواست ميکند و يافروشنده در جايي ديگر تخفيفش ميدهد نيز است . ها هم هميشه روي دست شان خالکوبي هاي گنده ندارند و کاپشن خلباني نمي پوشندقاضي هم وقتي خودرو و خانه اش هم را با زرنگي زير قيمت ميخرد و يا با لاي قيمت ميفروشد براي پرونده اي در گذشته امده يا اينده قرار است برسد  هم د زد است                 وزير ووکيلي و کارمندي هم که ميداند  سفر  خارجي و شرکت در همايشي که  هيچ منفعتي براي کشورش ندارد ميرود و حق ماموريت به دلار ميگيرد هم ها ميتوانند بوي خوش ادکلن بدهندساعت گرانقيمت ببندندميتوانند لباس مارک دار بپوشند و حرفهاي قلمبه سلمبه هم پست کنند و بزننداما وقت و عمر مردم را بندحتي مديري که حقوق نجومي ميدهد وحقوق نجومي ميگيرد در حالي که ميداند همتراز ش خيلي کمتر ميگيرد است  مسولي که يا بي عرضه است و زير دستانش ي و کم فروشي ميکنند ويا چشم پوشي از کم کاري زير دستش ميکند  هم است .  معلمي هم که بهانه حقوق کم خوب درس نميدهد و دانش آموزان را تشويق به کلاس خصوصي و جبراني ميکند هم است  وقتي  به جاي حل کردن مشکل مردم مدام وعده بدهي اعتماد آنها را مي يد. و در ادامه ايمان و دين و باورش هم به خدا کمرنگ ميشوداين يست
وقتي استاد بدون مطالعه وارد کلاس ميشود و براي پر کردن وقت کلاس از دانشجوها ميخواهد يکي يکي بيايند و کنفرانس! بدهنداين ي است
وقتي همکارت، دوستت، رفيقت زحمات تو رو به نام خودش چاپ ميکنه اين يعني ي
وقتي کارخانه داري به جاي ليمواسيد سيتريک مي ريزد توي شيشهو به اسم آبلميوي خالص به خلق الله ميفروشداين ي است  .                 بياييم همه از خدا بترسيم و‌ تاکشوري بابرکت و الگو معرفي کنيم 
وقتي مامور بهداشتي اينها را مي بيند و صورتش را آنطرف ميکنداين ي است
وقتي زحمتهاي يک گروه را بي اسم آنها در صفحه ات منتشر ميکني ي
هاي تابلودارهايي که دست و پايشان را خالکوبي اژدها ميکنندبه مراتب از هاي کت و شلوار پوش و ادکلن  زده شريف ترند
ي يعنيرشوه گيري از ارباب رجوع، ي يعني به وسيله ي کسي به مقامي رسيدن و حق ديگران را خوردن.

ي نکنيم تا مملکتمان  اصلاح شود.احساس مسئوليت و وجدان داشته باشيم 

بنام خدا آب و تاثيرات اجتماعى آن ايران از دير باز در جغرافياى نيمه خشك قرار گرفته است ، لحاظا مثل اروپا ، چين يا ژاپن و كشورهاى جنوب شرقى آسيا و قسمتهاى اعظم امريكاى شمالى از يكنواختى بارندگى و آب فراوان در تمام سرزمين برخوردار نبوده است ، اب مختص دره ها ، جلگه ها و قسمتهايى كه مختصات جغرافيايى اجازه حفر قنات را داشته ، آبهاى جارى از كوه هايى چون البرز و سلسله جبالهاي زاگرس كه باعث  جلب جمعيت و بتدريج افراد در انها اسكان يافته اند ، و چنين است اغاز قوم و قوميت ،از جايى كه مكانهاى آب خيز ازهم دور بوده و امنيت هم در فلات پارس نبوده ، لحظا اين جمعيتها هريك با خود زندگى كرده ، و در طول قرنها لحجه ، زبان ، باورها و مذهب و سنتهاى خود را پيدا كرده اند ، فرهنگ متفاوت از يكسو ، خوانين و روحانيون و صاحبان قدرت از سويى و هوس ازدياد شوكت و جلال ازدياد ثروت هميشه باعث مى شده است كه به هم حمله و ثروت را تصاحب و ضمن قتل عام ، الباقى مردم ان قوم شكست خورده را بحيث نيروى كار به اسارت ببرند ، گاها از تشكيل چند قوم ، و قبيله تشكيل حكومت مركزى داده مثل شاه اسماعيل صفوى كه با اتحاد طوايف مختلف شاملو ، استجانلو ، قاجار ، تكلو و افشارها در سن 13 سالگى بقدرت رسيد ، اين قدرتهاى مركزى با قدرت و كشتار ادامه حيات داده و هميشه بر سر مناطق حتى كم آب باهم جنگيده اند و اين جنگها هميشه با تخريب سيستم هاى ابيارى همراه بوده و اين تخريبات بسيار كلان بر سر آب ، باعث مرگ روحيه پرسشگرى ، و اين خصلت عدم پرسشگرى باعث عدم رشد عقلانيت در ما مردم شده است  ، چنانكه يكى از جهانگردان  بنام شاردان مى نويسد دردروازه اصفهان ديدم دو تاجرتنباكو كه چند شتر تنباكو كه از روستا بشهر اورده بودند بشدت شلاق مى زنند و بار راهم آتش زده و معدوم كردند ، علت  : تغيير دستور شاه كه تجارت توتون را يكماه پيش ممنوع كرده بود ، الان هم پنج هزا تن هندوان ودوهزار تن ميوه ديگر به دليل  تغيير مقررات گمركى در هفته اخير ،در بندر عباس در حال گنديدن است   ،
 روحيه دروغ دوستى ، تملق قهرمان پرستى و اين روحيه باعث شده مردم بدنبال هر درويش و قلندرى (( در زمان حاظر دكتر ،مهندس وفيلسوف و دانشمندى )) راه افتاده و در نتيجه رژيم ها خودرا متزل ببينند ، لهذا تا جايى كه مى توانند مى كشند و ثروتهاى ملى را به غارت مى برند ، بدين اسباب است ، كه توجه مردم به جناح مقابل جلب و اعتقاد اينان به  مذهب و تقليد  بسيار قوى و عميق است ،  و فكر مى كنند حال كه از دنيا محرومند ، آخرت را حفظ كنند ، 
براى روشن شدن اين مساله ، به نزولات يكسان در ارپا ، امريكا و ديگر كشورها كه بنگريم ، اقوام و مذاهب كوچك و خورده ريز نمى بينيم، اگر هست نژادهاى مختلفند كه با قوم و قوم گرايى تفاوت فاحشى دارد ، 
در سالهاى  1300 بنا بر ضروريات سياسى ، و ظهور كمونيست ، انگليس اجازه  داد گروه افسران ملى گرا در يازده كشور بروى كار بيايند ، از جمله اين كشورها ايران بود ، كار از صنعتى كردن نه مدرنيزه شروع شد و صنايع ضرورى مثل قند ، تنباكو ، پارچه بافى و مونتاژ شروع گرديد ، مراحل دوم كه صنعتى كردن سبك و نيمه سنگين بود بعلت كمبود آب خيزش چندانى نداشت و و مى توانم گفت با شكست مواجه شد ، با شكست صنعتى كردن و كمبود بيشتر آب ايران نتوانست مرحله عبور از سنت به مدرنيته را بگذراند ،  وعليرغم صنايع و جاده ها وتغيير سيستم  ادارى ، ازنظر مدرنيته در ابتداى گذر زمان يا در قرن 16 ميلادى يا 1300 خودمان  درجا ميزد واز هُل دادن خويش رنجها برد و دردها كشيد ،از طرفى پول نفت و تقسيم نا عادلانه ثروت باعث شد مردم در عين ثروت و رفاه ،   احساس. ظلم و تبعيض نموده و ناراضى شوند ، اگرچه در سالهاى آخر نظام پادشاهى دو مليون كارگر كشور هاى همسايه و كارشناسان خارج در ايران مشغول كار بودند ، اما بعلت خشكسالى و كمبود آب دولت وقت نتوانست همان صنعت مونتاژ را توسعه كمّى  دهد ، نيروى جوان تازه وارد شده در سالهاى 1354 لغايت 1357 اكثرا بيكار و جوياى كار ماندند ، كه يكى از دلايل تكرار مى كنم  حضورتون ، يكى از دلايل انقلاب وجود همين خيل عظيم نيروى جوان بيكار بودند ، اين نيروى جوان بعد از انقلاب به استخدام ادارات و اورگانهاى تازه تاسيس در آمدند و مستخدمين دولت از  700 هزار به بيش از دو مليون رسيد ، كه خود تاثيرات عمده اى در سيستم اجتماعى ما گذاشت ، از جمله زندگى تجملى گروهى و فقر مطلق گروهى ديگر و اختلاف طبقاتى و هجوم روستائيان با آب وبدون آب،به شهرها،26 شهريور 1397 با احترام دكتر حسن ت نوقابىقسمت سوم : تاثير كم ابى در چهل ساله معاصر و  برانداز افق ايران در اينده نه چندان دور 

به گزارش خبرنگار خبرگزاري شبستان از کرمان جنوب، «حجت الاسلام احمد نجنو» امام جمعه شهرستان قلعه گنج، در خطبه هاي نماز جمعه اين هفته (27 ارديبهشت)، ضمن سفارش به تقواي اللهي، گفت: هر ماهي خصوصياتي دارد و خداوند متعال براي شب و روز ماه مبارک رمضان، برنامه هاي خاصي گذاشته است تا به وسيله آن، دل هاي زنگار زده ما جلا پيدا کند و آن هم برنامه عمل است، ماه مبارک ماه عمل است و مقدمه عمل توجه هست، توجه يعني بيدار شدن از خواب غفلت است.

حجت الاسلام احمد نجنو، افزود: روح ماه مبارک رمضان، بيدار شدن از خواب غفلت است، براي بيدار شدن از خواب غفلت بايد به سنت پيامبر عزيزمان همان سنتي که راوي مي فرمايد: در دل شب ديدم مردي دارد ضجه مي زند نگاه کردم ديدم امام زين العابدين (ع) است و با خداي خودش مناجات مي کند، عمل کنيم، پس يکي از راه هاي بيدار شدن از خواب غفلت، مناجات و راز و نياز در دل شب با خداوند متعال است.

خطيب جمعه قلعه گنج، ضمن تبيين بيانات رهبري در ديدار مسئولان و کارگزاران نظام با اشاره به اقدامات خصمانه آمريکا براي تغيير محاسبات و تسليم شدن مسئولان و نيز فاصله گرفتن مردم از نظام فرمودند: گزينه قطعي ملت ايران در مواجهه با دشمن مقاومت در همه زمينه هاست، چون مذاکره با دولت آمريکا سم مهلک است.

وي، ادامه داد: مذاکره با آمريکا هيچ ثمري براي ملت ايران ندارد و نمونه بارز آن، مذاکرات هسته اي و برجام است، اين توافق چه دستاوردي براي ايران داشت و کدام يک از مشکلات معيشت مردم را حل کرد؟

حجت الاسلام نجنو، اضافه کرد: مقامات فعلي آمريکا بدانند نفرت ملت ايران از آمريکا 10 برابر، منافع جمهوري اسلامي ايران دست نيافتني تر، همت جوانان مضاعف تر و آمادگي نيروهاي نظامي  و امنيتي بيشتر شده است.

امام جمعه قلعه گنج، خاطرنشان کرد: آقا جان ما جهت مقابله با طرح آمريکا به قواي سه گانه  فرمودند؛بايد موانع رونق توليد رفع شود، به جوانان اعتماد شود و تلاش و برنامه ريزي بي وقفه جهت خود کفايي محصولات صورت گيرد.
خطيب جمعه قلعه گنج، در پايان، به سال روز عقد اخوت ميان پيامبر(ص) و حضرت علي(ع)، ميلاد امام حسن مجتبي(ع) ،سال روز طلوع عالم عامل مرحوم آيت الله بهجت، اشاره کرد.

بسمه تعالي
مهمترين بيانات حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج آقاي بامري امام جمعه بخش جازموريان در نماز جمعه 27 ارديبهشت 98

17 ماه مبارك رمضان؛سفر »معراج« رسول گرامى اسلام ص از مسجد اقصي به آسمانها است؛ سفرى براى درك رموز هستى و عظمت خلقت پروردگار.

گزينه قطعى ملت ايران در مواجهه با دشمن، مقاومت در همه زمينه‌هاست، چراكه مذاكره با دولت كنونى آمريكا سمّ مضاعف است، البته جنگى نخواهد شد بلكه برخورد، برخورد اراده‌هاست و در اين زمينه، اراده ملت ايران و نظام اسلامى قوى‌تر از دشمن است و به فضل الهى اين بار هم پيروز خواهيم شد.

 فرمايش مقام معظم رهبري در تبيين توطئه فعلى هيأت حاكمه آمريكا به ابعاد و اهداف طرح آمريكا و در بيان علل شكست اين طرح:
1- آن‌كه شدت دشمنى و خصومت سران آمريكا نسبت به جمهورى اسلامى، آنان را دچار خطا در محاسبات كرده است و باعث شده درك درستى از مسائل ايران نداشته باشند.

2-اصلى‌ترين ابزار آن‌ها هياهو و تهديد است كه مردم ايران هراسى از اين تهديدهاى توخالى ندارند. آمريكايى‌ها به‌طور تصاعدى بر شدت عربده‌هاى خود مى‌افزايند اما توجه ندارند اين عربده‌ها فقط ضعف آن‌ها را آشكارتر مى‌كند. بايد بدانيم، كسى‌كه با صداى بلند تهديد مى‌كند، قدرت و توانايى او به اندازه‌ى آن صداى بلند نيست.

3-آمريكا آنچنان كه برخى مدعى هستند، پر هيبت و قدرت نيست و از ضعف‌هاى زياد و مهمى رنج مى‌برد و نبايد مرعوب آن شد.

وظايف دولت براى مقابله با آمريكا: 1- وم جدى‌تر شدن مديريت‌ها و برنامه‌ريزى‌ها جهت مقابله با مشكلات اقتصادى 2- در دستور كار قرار دادن جدى حل مسائل و مشكلات اقتصادى 3- درمان بيمارى‌هاى اقتصاد كشور4- اصلاح ساختارى بودجه كشور5- اصلاح نظام بانكى كه بايد انجام شوند6- مديريت شجاعانه، اميدوارانه، جهادى، همراه با اشراف ميدانى بر مشكلات‌7- عدم انفعال در برابر دشمن و شرطى نكردن اقتصاد به مسائل خارج 8- استفاده از ظرفيت وسيع مردمى كشور9- برخورد قاطع با قاچاق، دلالى‌ها، خريدهاى خيانت‌كارانه‌ى ارزاق عمومى و احتكار10- حمايت همگانى از دولت در اين عرصه‌ها.

وظايف مردم در راستاى مقابله با طرح آمريكا؛ 1- خريد محصولات داخلى و استمرار حمايت از كالاى ايرانى 2-پرهيز از اسراف‌3- توجه نكردن به شايعات در فضاى مجازى 4- زياده‌روى نكردن در خريد5- كمك به رونق توليد مورد اشاره قرار دادند.

 وظايف قواى سه گانه جهت مقابله با طرح آمريكا: 1- رفع موانع «رونق توليد» به‌عنوان كليد حل بسيارى از مشكلات كشور2- «اعتماد به جوانان» به‌عنوان راه‌حل اصلى مشكلات كشور.
 
15 ماه مبارك رمضان؛ ولادت باسعادت سبط اكبر امام حسن مجتبى عليه السلام
امام حسن مجتبى عليه السلام؛ اسوه كرامت، بردبارى و عبادت بود.
????پايگاه خبري مردمي #جازموريان
http://T.me//jazmooryan

بازديد محمد جعفر جهانگيري معاونت عمران و برنامه ريزي به همراه کارشناسان حوزه برنامه برنامه فرمانداري قلعه گنج از وضعيت ملخ صحرايي و سم پاشي حوزه ريگ متين بخش مرکزي

جهانگيري از همکاري  کشاورزان و شوراها و دهياري ها و ديگر نهادهاي مردمي جهت مقابله به اين آفت تقدير و تشکر کرد و اظهار اميدواري کردند که با همکاري مردم شاهد نابودي هر چه سريعتر اين آفت خواهيم بود.

دادستان قلعه گنج خبر داد:69درصد پرونده هاي قلعه گنج با صلح وسازش به پايان رسيده اند

دادستان عمومي وانقلاب شهرستان قلعه گنج گفت: 69درصد از پرونده هاي وارده و قابل سازش به شعب شوراهاي حل اختلاف شهرستان قلعه گنج با صلح وسازش به سرانجام رسيده اند.

سجاد افشارمنش در ديدار با مهدي تقي زاده ،رئيس شوراهاي حل اختلاف استان کرمان اظهار داشت: تلاش براي ايجاد و ترويج فرهنگ صلح و سازش درشهرستان دراولويت کاردستگاه قضايي درسال جاري قرار دارد و در اين رابطه از تمام ظرفيت ها به ويژه ظرفيت خود مردم ،روحانيت و سران طوايف استفاده خواهيم کرد

افشارمنش با اشاره به اينکه ار لحاظ شاخص هاي امنيتي در وضعيت مناسبي قرار داريم ،عنوان کرد:در کنار تلاش هاي شبانه روزي دستگاه هاي انتظامي،امنيتي و اطلاعاتي ،اين مردم هستند که نقش اصلي را تامين امنيت ايفا مي کنند.

وي در تشريح عملکرد يکساله شوراهاي حل اختلاف قلعه گنج گفت:در اين مدت شعب شوراهاي حل اختلاف شهرستان قلعه گنج 981پرونده را مورد رسيدگي قرار داده اند
وي در ادامه تعداد شوراهاي حل اختلاف حوزه قضايي قلعه گنج را 5مورد اعلام کرد و گفت:از اين تعداد يک شعبه رايي ،2شعبه صلحي و 2شعبه روستايي مي باشند.

افشار منش تعداد اعضاي اصلي و علي البدل و دبيران شوراهاي حل اختلاف حوزه قضايي قلعه گنج را 40نفر اعلام کرد و گفت:دو نفر از مقامات قضائي نيز در شعب شوراهاي حل اختلاف حوزه قضايي قلعه گنج در حال خدمت مي باشند.

وي در خصوص درصد پرونده هاي مصالحه شده حقوقي و کيفري نسبت به کل پرونده هاي مختومه و پرونده هاي قابل مصالحه گفت: درصد کل مصالحه نسبت به پرونده هاي قابل سازش 69درصد بوده است .

‍ بحران ملخ جديست

فرماندار قلعه گنج در جلسه مديريت بحران شهرستان ؛ بحران ملخ جديست و در شهرستان قلعه گنج حالت بحراني اعلام شده است.

به گزارش روابط عمومي فرمانداري قلعه گنج ، جلسه ستاد هماهنگي مديريت بحران شهرستان با حضور عطا ناوکي فرماندار و رئيس جلسه ، بخشداران ، سليماني نسب مدير جهاد کشاورزي شهرستان و ساير اعضاء در محل فرمانداري تشکيل شد .
فرماندار قلعه گنج با بحراني خواندن وضعيت ملخ در شهرستان گفت: در شهرستان قلعه گنج حالت بحراني اعلام شده و با توجه به وسعت منطقه که بالغ بر 50 هزار هکتار است ، فقط 20 هزار هکتار سم پاشي شده و آنهم بعلت تکثير بسيار بالا جوابگو نيست
ناوکي افزود : در بحث خودرو اميدواريم بر اساس مصوبات مديريت بحران استان همکاري شود تا بتوانيم از گسترش بيشتر آنها جلوگيري کنيم
رئيس ستاد مديريت بحران شهرستان قلعه گنج در بخش ديگري از سخنان خود بخشداران و دهياران را مخاطب قرار داد و از آنها خواست که با تمام قوا و با بسيج کردن مردم و تراکتورداران به کمک مسئولين و مديريت جهاد کشاورزي بيايند تا بتوانيم مانند گذشته از اين بحران هم به خوبي عبور کنيم
عطا ناوکي در پايان با اشاره به پيش بيني بارندگي در روز هاي اخير در شهرستان و تاثير آن در تخم گذاري و تکثير پوره هاي بيشتر ملخ گفت : قطعا اين پوره ها رشد چشم گيري خواهند داشت و خواهشمنديم که ستاد مديريت بحران استان با جديت بيشتري وارد عمل شود.

کليپ1:هجوم ملخ ها ب مزارع جنوب کرمان در حاشيه جازموريان

کليپ2: هجوم ملخ به مزارع

جناب آقاي جهانگيري از آنجا که دغدغه مردم جنوب کرمان، #هليل_رود و #جازموريان و بحث غارت هليل رود و  انتقال آن يراي مصارف صنعتي و گردشگري در منطقه کويري شمال کرمان است ولي در برنامه سفر اخير شما به اين منطقه هيچ زماني براي نمايندگان کمپين هليل و جازموريان اختصاص داده نشد تا مشکلات خود را مطرح نمايند و هيچکدام از سخنرانان نيز به فاجعه انتقال آب هليل رود به کرمان اشاره نکرد.روي صحبتم با خانم ابتکار، آقاي جهانگيري و وزير نيرو است. خانم ابتکا، جناب جهانگيري جناب اردکانيان تعجب مردم شهرستان هاي کرانه هليل رود از رابر تا جازموريان و دلگان اين است که چرا تاکنون هيچگونه واکنشي درمخالفت با اجراي اين فاجعه انساني وزيست محيطي انجام نداده ايد؟!هر چند که خانم ابتکار بارها اعلام کردند که جازموريان منشاء 25% ريزگردهاي کشور است و قطعا بعد از چندين سال اين درصد بيشتر شده است.هليل رود با طول 390 کيلومتر بزرگترين رود جنوب ايران است. اين يعني بيشتراز فاصله تهران تاهمدان و اگرهرطرف هليل رود  500  متر هم جنگل و درختچه روييده باشد مساحت اين کمربند سبز چيزي حدود 390 ميليون مترمربع جنگل است.از طرفي خود درياچه و  تالاب بين المللي  جازموريان حدود 3200 کيلومتر مربع مساحت دارد.مي دانيم که ارزش اکولوژيکي تالاب 10 برابر جنگل و 200 برابر زمين هاي کشاورزي است! اگر گزارشي مبني بر تخريب عمدي يک هکتار جنگل به شما داده شود قطعا" به عنوان يک مسوول بررسي ويژه خواهيد داد. مي دانيد که 7 شهرستان جنوب استان کرمان ساليانه چهار و نيم ميليون تن يعني بار 450 هزار کاميون که 3 نفر کارگر هر کاميون را بار مي زند و 450 هزار راننده و شاگرد در 365  روز سال محصولات ارگانيک خارج از فصل تعادل بازار مصرف را به عهده دارد و هر چند که براي کشاورز درآمدي ندارد ولي موجب اشتغال چندين ميليون نفر کاميون دار، غرفه دار، مغازه دار و تره بار فروش در سراسر کشور شده و محصولات ارزان قيمت را در اختيار شهرونداني که دل به دولت دوازدهم خوش کرده اند، مي گذارند. ??به همين دليل به راستي مي توان گفت که سوپاپ اطمينان دولت در اين نقطه از کشور است ! پس بي جهت نيست که به آن هند ايران و انبار غله کشور مي گويند واز 7 هزار سال پيش مهد تمدن جهان  شده است. مي‌دانيد که همه اينها به برکت هليل رود بوده است .??اگر هامون خشک شد به دليل عدم پايبندي افغانستان به توافقنامه سال 1351 در مورد حقابه ايران از رودخانه هيرمند و ساخت سد پيشين بود. ??اگر هور العظيم و تالاب شادگان خشک شد و گردوغبار آن جان هموطنان ما را در خوزستان گرفت به دليل زياده طلبي ترکيه و ساخت سد ايليسو بر روي رودخانه دجله بود ، ????ولي هليل رود ، بخاطر ساخت سدهاي  جيرفت، بافت ، 24 بند خاکي به دست خود ما حال و روز خوشي ندارد و اکنون انتقال آب هليل رود به کرمان تير خلاصي به پيکر بيجان هليل و جازموريان است.??آنچه که بيشتر مردم را آزرده خاطر و عصباني مي‌کند اين است که به بهانه" تامين آب آشاميدني شهر کرمان "اين فاجعه را توجيه مي کنند.زيرا همه مي دانند که به دليل وجود کوه هاي پر برف سيرچ ، کوهپايه ، جوپار و . در فاصله کمتر از 30 کيلومتري شهر کرمان و شيب کوه ها به طرف اين شهرو بافت خاک ، آب همه اين کوه ها وارد سفره هاي آب زيرزميني شهر کرمان مي شود و به همين دليل  است که پروفسور خانجاني و ديگر کارشناسان مستقل آب بر اين باورند که شهر کرمان نه تنها کمبود آب ندارد بلکه بر روي دريايي از آب است و به همين دليل است که رطوبت کف مسجد کرمان و بافت تاريخي کرمان بالا زده است  و چاه هاي  فاضلاب اين شهر با مشکل مواجه شده است. از طرف ديگر وعده تو خالي حفرچاه ژرف و تونل انتقال آب دريا به کرمان مردم را عصباني تر مي کند چه آنکه بنا به اظهار کارشناسان انتقال آب از اقيانوس و درياي عمان ، و از راه کوير بم به کرمان، عاقلانه تر، کم هزينه تر و عملي تر از انتقال آب خليج فارس از راه سخت  وکوهستاني رابر به کرمان است .??اگر شهر کرمان کمبود آب آشاميدني هم داشته باشد، بايد روش هاي مصرف آب را بهينه سازي کند مثلا 700 هزار شهروند در اين شهر وجود دارد که مي توانيم بگوييم نيمي از آنها اصالتا اهل شهرهاي جنوبي استان هستند، اگر اين 700 هزار نفر روزانه 2 بار هم از سيفون سرويس بهداشتي استفاده کنند، روزانه 14 ميليون ليتر آب شيرين و آشاميدني  را وارد فاضلاب شهري مي کنند ، چرا به جاي اين همه هزينه تونل انتقال آب و سد صفا رود، سيستم فاضلاب شهري کرمان را راه اندازي نمي کنند ؟! حالا شما آب شيريني که در کارواش ها و قاليشويي ها و فضاي سبز استفاده مي شود را هم به اين حجم آب اضافه کنيد!! چه رقمي مي شود

به نظر شما مديريت آب، در شهري که کمبود آب آشاميدني دارد بايد اين چنيني باشد؟ آيا در شهري که کمبود آب آشاميدني دارد مجوز ساخت  بزرگترين پارک آبي کشور در ماهان داده مي شود؟ آيا شهري که کمبودآب آشامبدني دارد کارخانجات فولاد و مس و پتروشيمي که جزو صنايع پرمصرف آب مي باشند ساخته مي شود؟! يا عاقلانه تراين است که کارخانجات در کنار درياي عمان و خليج فارس ساخته شوند و ميليون ها نفر ازمردم مستعد و زحمت کش اين مناطق مشغول به کار شوند و با توجه به خونگرمي و مهمان دوستيي که دارند پذيراي ميليونها نفر از سراسر ايران عزيز باشند؟! ??امنيت جنوب کرمان حاصل خون صدها شهيد است که تفنگ را از دست اشرار و قاچاقچيان گرفته و بيل به دست آنان دادند تا با اشتغال به کشاورزي نان خود و خانواده را تامين نمايند.اکنون با خشک شدن چاه هاي آنها چاره اي جز روي آوردن به قاچاق و شرارت ندارند واگر تاکنون يک نفر قاچاقچي  بوده اکنون 5 فرزند او هم چاره اي جز روي آوردن به قاچاق و شرارت ندارند َو نزديکي به مرزهاي پر خطر جنوب و شرق کشور و نزديکي به گروهک هاي سلفي و تکفيري  ، نگراني مردم و مسوولان را بيشتر مي نمايد که مبادا از اين فقر و تنگدستي سو استفاده کرده و مردم ما را با لقمه ناني جذب نمايند! ??آقاي روحاني در شعارهاي انتخاباتي خود بحران جازموريان پي برده و وعده احياي جازموريان را داد و ساخت سد صفارود و تونل انتقال آب کرمان مغاير با وعده هاي انتخاباتي ايشان مي باشد.هميشه رسم بر اين بوده که پس از وقوع يک فاجعه مسووليت آنرا به گردن مردم و مسوولان پبشين مي انداخته اند و به درستي مي دانيد که نسل هاي آينده وزارت نيروي دولت دوازدهم را مسوول نابودي جازموريان و نيمه جنوبي کشور خواهند دانست. بنابراين از هم اکنون اين هشدار را به شما مي دهيم که مسووليت امنيتي، بهداشتي ، اقتصادي و اجتماعي  نه تنها جنوب کرمان بلکه  مردم نيمه جنوبي کشوربه عهده دولت دوازدهم است به ياد داريم که ريز گردهاي جازموريان شهر بندرعباس و گلوگاه اقتصادي کشور را به تعطيلي کشاند و هرساعت تعطيلي چندين ميليارد تومان خسارت به اقتصاد کشور وارد آورد. ??بنا براين امروز همان فردايي است که آيندگان ما و شما را به بي مبالاتي و بي توجهي به محيط زيست و امنيت و اقتصاد متهم مي کند  ??پس از همين امروز رسما" اعلام کنيد که پروژه انتقال آب هليل رود کاملا" منتفي است و حقابه زيست محيطي جازموريان رهاشود.

آب تني در قانون!
‎اميد بزرگ حداد، آرمان اوليا زاده ??
رومه شرق (سه شنبه 1 خرداد 97)
 مسائل و مشکلات تامين آب و راهکارهاي برخورد با آنها از ديرباز در سرزمين ايران وجود داشته است. آنچنان که شيخ بهايي با طومار خود بسياري از مشکلات حوضه زاينده رود را حل کرد و حقابه هاي مردم را به نسبت نياز آنها تامين کرد.
 اما چه در زماني که توسعه کشاورزي باعث افزايش نياز به آب و بهره برداري بي رويه از چاه­هاي آب زيرزميني شد و چه زماني که هجوم صنايع به منابع آب باعث کاهش منابع آبي کشور شد، شاهد ارجاع به قانون براي رفع اختلافات بوديم. اما ظاهرا قوانين موجود اين اجازه را به مصرف کنندگان داده اند تا بسته به نيازشان هر طور تمايل دارند با آب رفتار کنند. گاهي با برداشت بي رويه و پرداخت خسارت به سايرين و گاهي با دريافت مجوز قانوني براي چاه­هاييکه تا ديروز غيرقانوني بودند!

 اگر چه قانون توزيع عادلانه آب مصوب سال 1361 مجلس شوراي اسلامي به عنوان اصلي ترين مرجع حفاظت از آب است، اما ابهامات اين قانون نيز در هر زماني باعث دست اندازي عده اي از آب بران به منابع آبي کشور شده است. همچنين "شوراي عالي آب" نيز با هدف رفع کاستي هاي قوانين موجود و حل يا دست کم کاهش مشکلات آب، قانون بر قانون اضافه کرد. اما نه تنها مشکلي حل نشد، بلکه ديگر حتي آب زيادي براي مصرف باقي نمانده است! به نظر مي رسد در زماني که ما مشغول وضع قوانين جديد و آب تني در قوانين هستيم با سرعت زيادي شاهد از بين رفتن همان آبي هستيم که داريم برايش قانون مي­گذاريم. به بيان ديگر در حال برنامه ريزي براي چيزي هستيم که ديگر وجود خارجي ندارد.
 اما آيا توجه به اين نکته که بهره برداري از هر حوضه بايد متناسب با ظرفيت آن باشد، خود به تنهايي نمي­تواند هدايتگر مديريت منابع آب کشور باشد؟ يادمان باشد که در گذشته تنها بفکر توسعه، بدون توجه به منابع لازم آن بوديم و اين روند معيوب را به قيمت از بين رفتن اندک منابع آبي باقي مانده ادامه داديم. به عبارتي همواره در حال مقابله با طبيعتي بوده ايم که ساليان دراز منابع خود را بدون توقع و محدوديت در اختيار ما قرار داده است و اکنون نيز او را موظف مي کنيم که مطابق ميل ما عمل کند، در غير اينصورت ما مي دانيم و طبيعت! به طور مثال برنامه ريزي براي انجام انتقال آب بين حوضه اي نيز تحميل بار جديد به حوضه اي است که از فرط استيصال در حال نابودي است و شليک تير خلاصي است براي پايان دادن به يک تلخي بي پايان!

 لذا عدم وجود نگاه همه جانبه در وضع قوانين، توجه نداشتن به آثار قانون بر طبيعت، عدم وجود ساز و کار دقيق اجرايي قوانين، تضاد قوانين جديد با قوانين عرفي موجود و قوانين قبلي، وضعيت قوانين موجود در منابع آبي کشور را به کلافي سردرگم تبديل کرده که نيازمند طرحي نو است!
فقط کافي است بينديشيم که قوانين ما در جهت حفظ منابع آب بوده است يا در تضاد با منافع طبيعت.